و سردم شهید راه های دور و بی عابر پناه چترهای مانده در توفان شهید روزهای رفته از خاطر تو از من می گریزی! عشق یا نفرت تو با من آشنایی! دوست یا دشمن شهید ِجنگ هر روزی که می بینی کنار لاله ها بنویس اسم من چه فرقی می کند، یا من ازین توفان به ساحل می رسم یا موج یا قایق کنار لاله ها بنویس یک سرباز کنار لاله ها بنویس یک عاشق ببین! آغوش اطمینان و آرامش ببین! دیوار تن پوش تو، جان من ببین! فانوس دنیای تو روشن شد به یاد چشم های مهربان من کنار لاله ها بنویس اسمی که پناه خواب آرام پرستوهاست شهید بی پناهی های آدم ها شهید برکه ی آرامش قوهاست شعر از عبدالجبار کاکائی
نظرات شما عزیزان:
